سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گروهى او را پیش رویش ستودند ، فرمود : ] بار خدایا تو مرا از خودم بهتر مى‏شناسى و من خود را از آنان بیشتر مى‏شناسم . خدایا ما را بهتر از آن کن که مى‏پندارند و بیامرز از ما آنچه را که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
ساز خاموش

سیلویا بروم، مترجم دورگه سازمان ملل است. یک شب قبل از خروج از اتاق کارش، به طور اتفاقی جمله‏ای را به زبان آفریقایی از دستگاه ترجمه می‏شنود که مضمونش برنامه ترور رییس‏جمهور کشور آفریفایی ماتوبو، هنگام سخنرانی در سازمان ملل است. سیلویا این موضوع را به اطلاع مقامات امنیتی می‏رساند و به این صورت داستان فیلم «مترجم» شروع می‏شود. فیلم مترجم با بازی شون پن و نیکول کیدمن در سال 2005 به دست کارگردان کار‏بلد، سیدنی پولاک ساخته شده است.
قصد توضیح سینمایی «مترجم» را ندارم. تنها، نکته‏ای که در سکانس ماقبل آخر فیلم به عنوان سخن اصلی به نظرم رسید را روایت می‏کنم.
سیلویا (نیکول کیدمن) اطلاع یافت که برنامه ترور زورانی -رییس جمهور کشور فرضی ماتوبو- تنها نمایشی است از طرف خود زورانی تا او را از دست دادگاه‏های بین‏المللی رها کند. پس در اتاقی که قرار بود بعد از سوءقصد احتمالی، زورانی را به آنجا منتقل کنند مخفی شد تا شخصا انتقام کشته شدن خانواده‏اش را از رهبر سابقش بگیرد.
بعد از اجرا شدن برنامه نمایشی ترور و انتقال زورانی به اتاق امنیتی، سیلویا اسلحه قدیمی زورانی را از او می گیرد و به طرف مغزش نشانه می‏رود. کتابی به دستش می‏دهد. کتابی که حاوی سخنرانی‏های خود زورانی است در زمانی‏که در کشور ماتوبو با همراهی مردم، برای آزادی قیام کرد ولی بعد از پیروزی خود تبدیل به دیکتاتور خون‏ریز بزرگی شد که یکی از قربانیانش خانواده سیلویا است.
زورانی به اجبار سیلویا مقدمه کتاب سخنرانی‏های خودش را خواند:

با صدای شلیک گلوله‏ها در اطرافمان به سختی می‏شود چیزی را شنید. اما صدای انسان ها فرق می کند. با صداها متفاوت است. به خوبی شنیده می‏شود؛ حتی در میان صداهای دیگر. رساترین صداها ازآن انسان‏ها است. حتی اگر انسان‏ها فریاد نزنند. حتی اگر زمزمه‏ای باشد. ضعیف‏ترین زمزمه‏ها نیز بر فراز ارتش‏ها به گوش می‏رسد؛ وقتی حقیقت را بر زبان می‏آورند. 



نوشته شده توسط حامد عبداللهی سفیدان 88/11/7:: 5:29 صبح     |     () نظر