سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! دوستی ات را محبوب ترین چیزها نزدم گردان . ترس از خودت را ترس بارترین چیزها برایم قرار ده و با شوق دیدارت، نیازهای دنیا را از من ببُر و هر گاه چشمْ روشنی اهل دنیا را از دنیایشان قرار دادی، چشمم را با عبادتت روشن کن . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ساز خاموش

امروز در کلاس، بحثی مطرح شد در مورد اینکه برخی از آموزه‏های دینی، ممکن است در طول زمان شکل مذهبی پیدا کنند. در حالی که در متون دست اول دینی هیچ اشاره‏ی مستقیمی به آنها نشده است. برای مثال اگر فردی که در مورد مذهب شیعه، اطلاعاتی ندارد؛ بخواهد گزارشی از اعمال مذهبی شیعیان ارایه کند به یقین مراسمی مثل جشن تکلیف و زیارت مسجد جمکران را در گزارش خود ذکر خواهد کرد.
بحث بر سر درست یا غلط بودن این آموزه‏ها نیست؛ چون ممکن است مثلا جشن تکلیف از لحاظ تربیتی درست و سنجیده باشد. بحث سر این است که برخی از آموزه‏ها، در طول زمان شکل گرفته و مذهبی شده‏اند؛ نه اینکه مثل نماز جماعت در متون اصلی دینی به آنها اشاره‏ی مستقیم شده باشد.
در خلال این گفتگو، واکنش دانشجویان(که البته همه طلبه‏ایم) جالب بود. احساس اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان این بود که از طرف یک دشمن اعتقادی هدف حمله قرار گرفته‏اند و چون سلاح لازم برای دفاع را در خود نمی‏دیدند؛ یا زیر لب غر می زدند یا اشکالاتی را با دستپاچگی و نگرانی مطرح می‏کردند که به راحتی رد می‏شد.
اواخر گفتگو، موضوع کلاس را رها کردم و به این اندیشیدم که راستی ما چقدر دل بسته‏ی عقایدمان هستیم. بسیاری از مواقع، نباید دلیل دل باختگی‏مان را در آن نظر یا اندیشه جستجو کنیم؛ بلکه دلیل آن، احساس آرامشی است که ما در سایه‏ی اعتقاد به آن عقیده در خود می‏یابیم و خود را در امنیت ایمانی و روانی می‏بینیم.
تصور اینکه ممکن است دیوارهای قلعه‏ای که ما سال‏هاست به دور خود کشیده‏ایم، سست باشد و آن حصن حصین خیالی ما توان مقابله با تیرهای پرتابی دشمن را نداشته باشد؛ بیش از خود شکست، تن ما را می‏لرزاند؛ خصوصا اگر طرف مقابل را الحاد و کفر بدانیم و خود را ایمان و رستگاری که اگر یکی از آن تیرها بر بدن ما بنشیند؛ ما را تا اعماق جهنم با خود خواهد برد.



نوشته شده توسط حامد عبداللهی سفیدان 90/8/19:: 12:32 صبح     |     () نظر