وبلاگ :
ساز خاموش
يادداشت :
مرام تصوف
نظرات :
2
خصوصي ،
19
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بابايي
از تصوف و عرفان چيز زيادي نميدانم ولي به قدر دانسته هايم ميدانم که تفاوت بسياري ميان آن دوست. عارفي که در ميان مردم با مردم با زندگي مي کند و صوفي که با نماد و يا نشانه اي خود را از مردم جدا مي کند. و هميشه توجه ديگران را به خود جمع مي کند! به گمانم مرامي که شما آن را به صوفيان نسبت داديد همان مرام لوطي باشد که تنها به صوفيان متعلق نبوده و نيست! پس منصفانه هم نيست به نام آنها بخوانيمش! چرا که صوفيان کم صفحات تاريخ را براي مردم خونين نکرده اند! همان انسانيت که سالهاست به لطف عصر مدرنيته کم رنگ شده!
پاسخ
فکر مي کنم فرق تصوف و عرفان بيشتر نزاع لفظي باشد. ظاهرا از قرن 8 بود که فاصله اي بين صوفي و عارف ايجاد شد.مرامي که من به صوفيه نسبت دادم نه منحصر در تصوف و نه منحصر در لوطيان است که شايد در دورافتاده ترين نقطه جهان هم اين مرام رايج باشد اما تفاوت در اين است که منشا اين مرام در تصوف ،جنس خداشناسي و انسان شناسي آنها است و همچنين عمومي تر شدن اين مرام در اثر گسترش تصوف در ايران. اگر تصوفي نبود فکر نمي کنم فتوت و فتوت نامه هايي به اين شکل داشتيم يا مردمان آن زمان-نه زمان حال- معناي تساهل و تسامح را مي چشيدند. البته به يقين اين خصوصيات فقط وابسته و محتاج به تصوف نيستند.