بزرگ مردي بوده است اين جمال. به آساني هم به اينها نرسيده است. او مرد جهانديده اي بود. اما به نظرم بعضي از اين بندها زيرمجموعه يا معلول عوامل و بندهاي ديگري هستند كه در اين فهرست قسيم آنها شده اند. مثلا «عدم تحرك و سستي...» به ظاهر معلول جبرمحوري و تقديرگرايي يا بدبيني و عدم اعتماد است. يا مسئوليت ناپذيري ميتواند معلول غفلت از سرنوشت يا ... باشد. جمال از دنيا رفت ولي تاثيرات او هنوز در ميان روشنفكران ما هست. مصر و ايران و پاكستان هنوز از او متاثرند.
سلام
يه موردي هم به نوشته هاي استاد خسروشاهي اضافه كنين
از شرايط اصلي تحول جامعه صداقت هم هست
احتمالا در زمان حيات ايشون كسي ايشون رو نمي شناخته و صحبتهاشون جايي مطرح نمي شده و الان بعد از سالها گفته هاشون داره بررسي مي شه. اين دقيقا همين بلاييه كه الان داره سر متفكرين گوشه زندان ما مياد.
راستي ايشون در چه دوره اي مي زيستن؟
8. تسلط استبداد سياسي و ديني
اين بايد شماره يك مي بود
پستت يه چيزي كم داشت
خواندن ما يا برداشت خودتان كه چند سطري تحليل خودتان به واقع كم بود
سلام جناب عبداللهي گرامي
مطلب پست قبل جالب تر بود و مخاطب را به دنبال خود مي كشاند. چيزي تو مايه هاي داستان. نمي دانم شايد من از اين بحث هاي تكراري توسط بزرگاني كه خود صاحبان علم و عمل هستند گفته شده و به آن توجه نكرده اند خسته ام .ايزد نگهدارتان