تا نيابم آنچه در مغز من است
يك زماني سر نخارم روز وشب
اميدوارم روزهايي كه با شما يار و رفيقه هستند بيشتر از روزهايي باشد كه بر عليه شما هستند .
مي گم تگه اينطوره بيا براي رهايي از ساعت ها بريم به كاپيتان هوك ملحق بشيم!!!
راستي اين سنگريزه هاي تو سرت منو ياد گلوله اي مي اندازند كه تو سر مكس پين مي چرخه...
دلت نمي خواد ديالوگهاي بازي رو اينجا بنويسم....
كاريش نميشه كرد...همين كه هست...مي خواي بخواي نمي خواي سرتو بكن زير آب...
علي علي...
سلام
كجا بودي پسر ؟!
يه وقت خر نشي خودت رو تو رودخونه غرق كني ؟!
بهتره مثل اون موسيقي دان كه الان اسمش يادم رفته خودت رو با سيم پيانو از تير برق آويزون كني تازه خيس نميشي
اگه بخواي خيلي شاعرانه بشه ازسيم ساز خاموش ات استفاده كن به جاي تير برق هم مي توني خودت رو از درخت گيلاس آويزون كني
اون هم نگه دار واسه ارديبهشت كه شكوفه هاش در حال پرپر شدن !!
راستي يه مدت من هم سرم پره قلوه سنگ شده!
با سلاملطفا اين عكس ها رو ببينيد.www.alihaji.blogfa.com
گاهي همه ي ما كلافه ميشويم. اما چاره اي جز صبر نيست. البته به هر حال ما زنده ايم و زندگي داريم. و اين زندگي چه چيز شيريني است كه به قول شاعر ميتوان برايش جان داد. تازه من و تو شجريان را هم داريم. ببين آنها كه ندارند چه ميكشند.
سلام . توجه دوستان به وبلاگ باعث خوشحالي است وشعري تقديم به شما از مهدي آذري .
رو مي کنم به هر جا ، در هر کجا تو هستياز ابتدا تو بودي، تا انتها تو هستيدر جاده هاي خاکي ،آن سوي نکجا آبادهر لحظه رو به روي چشمان ما تو هستيکشتي شکسته ماييم . اما در اين هياهوهم با خدا تو هستي ، هم نا خدا تو هستيگويي درون چشمت خورشيد لانه کرده !سر چشمهء تمام ايينه ها تو هستيدر بين هر رکوع و در بين سجده هايمهم دلگشا تو هستي ، هم دلربا تو هستيامروز اگرچه دنيا در دست کافران استفردا سرود فتح هر ماجرا تو هستياو ، من ، شما و هستي مشتقّ اسم اعظمسر منشا تمام او ، من ، شما ، تو هستيشعر و غزل نوايي جز تو نمي شناسندپايان خوب شعر هر بينوا تو هستي