اعلموا انما الحيوة الدنيا لعب ولهو وزينة و .....
زندگي هنوز هم بازي است براي آنان که کودکند....
سلام
خيلي خوب بود؛ هم اين، هم اون قبليه.
دست مريزاد.
سلام عليکم.
البته ظاهراً:
اگر قرآن، تحريف شده باشد، اعجازش مورد قبول نيست.
و براي اثبات تحريف نشدنش، ظاهراً يکي از راههاي اثبات، استناد به اعجازش است، که ظاهراً اعجازش از جمله طبق آيات تحدي است.
اين که قرآن بگويد تعقل کنيد و تدبير کنيد، اين که في نفسه نشانگر اعجاز قران نيست.
فهميدن پيام قرآن، منافات به بحث اعجاز ندارد. اتفاقاً اگر ما بفهميم که اين متن قرآن متني بشري نيست و مافوق توانائي ي انسان و جمعين انسانها است که چنين متني بياورند، آنگاه ظاهراً به عقلمان مي رسد برهاني پيدا کنيم درباره ي اعجاز قرآن.
اين که تلاش ما براي اثبات اعجاز قرآن، براي ايماندار کردن ديگران به قرآن است، حرف ناقصي است.
به قول سروش، اصولاً معجزات، بيشتر مايه ي قوت قلب مؤمنان بوده، تا مايه ي مؤمن کردن کافران.
ظاهراً ما، هم محتواي قرآن را آنچنان نمي فهميم، هم راه اثبات اعجازش را بلد نيستيم.
"از همان کودکي ذهني روشن و مساله ياب داشت و پراگماتيک عمل مي کرد. او در هر بازي حتي بازي هواپيما به دنبال نتيجه و هدف بود"
گوشه اي از زندگينامه دانشمند فقيد حامد عبداللهي 1489 ه.ش
من حتا حدود نمي دانم شانزده هفده ساله بودم چند ساله بودم ديوانه وار دوست داشتم اتاري بازي کنم. کرايه مي کرديم مي برديم منزلمان و من و برادرم بازي مي کرديم.
***
درباره ي مقاله ي قبلت. بحث "اعجاز" البته في نفسه اشکال ندارد بحث شدنش. مثل تعدادي از بحثهاي کلامي. اما براي من سؤال بوده:
ظاهراً آقاي جوادي آملي تحريف ناپذيري ي قرآن را به دليل معجزه بودن آن مي داند، اما ظاهراً معجزه دانستن قرآن موکول است به اين که اولاً ما تمام آيات را جزء قرآن بدانيم ثانياً مجموعه ي آنها را معجزه بدانيم، يعني معجزه دانستن قرآن، موکول به تحريف نشدن قرآن است. اما اگر بخواهيم طبق آيات اعجاز، قرآن را معجزه بدانيم، و بعد از اين که معجزه دانستيم، بگوييم منطقاً اثري که معجزه است، تحريف ناپذير است، خب چرا پيچ پيچي کنيم و از اول به آيات تحريف ناپذيري که در خود قرآن است استناد نکنيم؟
من يک مطلبي از وبسايت نمي دانم کجا گرفته بودم. حدود 200 (؟) صفحه پرينت گرفتم. موضوعش اعجاز قرآن بود. به گمانم از پس مطلب برنمي آيند. درباره ي اعجاز، و تحريف ناپذيري، ظاهراً علماي ما حرفهاي همديگر را تکرار مي کنند. آخرين چيزي که ديدم، "دفاع مستحکم آيت الله العظمي سبحاني از حريم قرآن و تحريف نشدن قرآن" بود، که ظاهراً دفاع مستحکم ايشان، همان مطالبي است که صدها سال است علماي ما گفته اند.
من هم دنبال همين هستم.آخرش چي مي شه؟
جديدا دارم به اين فكر مي كنم كه شايد آخرش اصلا مهم نيست اينكه ما چه جوري بازي كنيم مهمه. ولي باز مي گم خب اومديم و خوب بازي كرديم، بعدش؟
بالاخره هر كارش كني اون آخرش مهمه. آخري كه اصلا معلوم نيست چيه.