• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : براي آذرآبادگانم
  • نظرات : 6 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    من فقط در آغوش تو امنيت را مي يابم. هيچ آغوشي امن تر از آغوش عزيزمان نيست.
    + محسن 
    زخم مکرّر، رنج پياپي.
    + سلام 

    گلايه و انتقاد از کاستي ها و سوء تدبيرها...

    اميد به تجربه اندوزي و درک ضرورتها...

    تلاش براي بهبود اوضاع و پر کردن خلأها...

    جايي براي خودم باز کرده ام تا در باره اينهمه بيانديشم

    و کاري بکنم.

    منتظرت هستم.

    دو شعر کوتاه که بدين مناسبت سروده ام. تقديم به شما و آنها:
    زمين کمي لرزيد
    و اين همه آرزو فرو ريخت!
    ×××

    ين بار مادر مي گريد
    و کودک اما آرام خوابيده است
    زير آوار
    (به ياد هموطنان زلزله زده آذربايجان)

    + بابايي 
    شد آنچه نبايد مي‌شد. جز اميد، اميد ديگري نداريم كه دستي از آستين برآيد و اين خشت شناور بر درياي نفت و گاز را به ساحل امن برساند.
    سلام
    امشب دوباره تبريز و ................و خوي لرزيد!!!!!
    انگار زمين خيلي دلش پره از دست ما
    دعامون کنين
    ياعلي
    خبر تاسف انگيزي بود خدا به بازماندگان اين حادثه صبر دهد
    + ... 
    دونيا دا آييرامادي سني بندن منيم گوزآقريم ...
    + عارفي 
    زمين را گسست
    اما نتوانست ما را از هم جدا کند
    زلزله