سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که از او مشکلى را پرسید فرمود : ] براى دانستن بپرس نه براى آزار دادن که نادان آموزنده همانند داناست و داناى برون از راه انصاف ، همانند نادان پر چون و چراست . [نهج البلاغه]
ساز خاموش

ما گیر و گره‌های بسیاری در فرهنگمان داریم؛ چوب هرکدام را هم سر جای خود خورده‌ایم و می‌خوریم. برخی از آنها به گونه‌ای هستند که سایه‌ی سیاهشان از پستوی خانه‌مان تا دیپلماسی بین‌المللی‌ کشیده شده است.

ما اهل گفتگو نیستیم؛ این یکی از همان گره‌ها است. نه در خانه با همسر، نه در دانشگاه با منتقد، نه در سیاست با مخالف، نه در گلشن با دوست، نه در گلخن با دشمن، ما اهل گفت‌وشنود نیستیم. مراد از گفتگو الزاماً کوتاه آمدن نیست که شاید بیشتر از گفتگو، اهل تساهل باشیم؛ اما اینکه به قول سعدی نفسی بیاییم و بنشینیم، سخنی بگوییم و بشنویم، نه! گویا فریاد و لقای هدف یا سکوت و عطای هدف، برایمان آسان‌تر از ساعتی چهره به چهره شدن و شرح دادن موبه‌موی ماجرا است.? ما فریاد تک صدا در جمع یا غر زدن در تنهایی را به سخن گفتن دو جانبه ترجیچ می‌دهیم. به قول شادروان محمود عبادیان: «شاخصه‌ی انسانی که در جمع زندگی می کند، در وهله‌ی اول، برقراری دیالوگ است. ایرانی هرگز دیالوگ ندارد؛ فقط مونولوگ است.»

فرار از گفتگو در سنت تاریخی ما نیز دیده می‌شود؛ هرچند در فرهنگ تصوف ما رسمی بود به اسم ماجرا کردن که اگر میان دو صوفی کدورتی پیش می‌آمد، در مجلسی رودرروی هم گلایه کرده و غبار کدورت را می‌زدودند و به‌اصطلاح ماجرا می‌کردند. با این حال گفتگو چندان در فرهنگ ما ریشه ندواند. شاید برای همین باشد که هنرهای نمایشی ما هم از لحاظ زمانی و هم از لحاظ محتوایی متأخر از چیزی است که در مغرب زمین است. نقالی و پرده‌خوانی دیر و سخت، تبدیل به تئاتر مدرن با دیالوگ‌های زنده شد. دور افتادن از سرزمین گفتگو همیشه ما را در زمینه‌های دیگر نیز آزرده است. گویا مردمان سرزمین‌های دیگر، کمتر درگیر این گره فرهنگی هستند. آنها صریح صحبت می‌کنند، راه‌حل نخستی که انتخاب می‌کنند سخن گفتن است نه مشت زدن، از حق خود نمی‌گذرند تا بعدها مجبور نباشند تقاص ناجوانمردانه‌تری بستانند.

صریح و رو در رو سخن نگفتن و سکوت کردن در مقابل دلخوری‌ها، فقط زخم‌ها را پنهان می‌کنند. زخم‌ها می‌مانند و کهنه می‌شوند و جز کینه و بددلی حاصلی برای صاحب خود ندارند. گفتگو کردن صریح چهره به چهره حتی اگر به نتیجه‌ی ملموس خارجی هم نرسد، تخم کینه را از دل بیرون می‌اندازد، داوران بیرونی را به قضاوت می‌کشد تا طرفین را به خطای خود  آگاه کنند و دو طرف را واردار می‌کند که پیش از سخن گفتن بیاندیشند.

فواید گفت‌وشنود در حوزه‌های دیگری جز حوزه‌ی روابط شخصی، ثمرات وسیع‌تر، مهم‌تر و ماندگارتری دارد.



نوشته شده توسط حامد عبداللهی سفیدان 94/5/30:: 4:26 عصر     |     () نظر