• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : جاي خالي تفكر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + داداشي 

    علامه شو... علامه...

    علامه اي كه :

    1. همه مردم قبول كنند كه به حرفات گوش كنن

    2. هر چه از دل بر آيد بر دل نشيند

    سلام.

    يه زماني آرزو مي کرديم تبريز بياد قم و قال قضيه کنده بشه. تبريز اومد، ولي قمو هم ورداشت با خودش برد! کجايي برادر؟

    من هم مثل خيلي ها...

    تنها يك شاخه گل جا مي گذارم

    روش...

    + سياوش روستا 
    با بابايي شديدا موافقم.
    + بابايي 
    خدايش بيامرزاد. انساني والا و حقيقت جو بود اما درباره ايشان و عمق انديشه‏هايش مبالغه شده است. دليل اين مبالغه را كساني كه حوادث فكري دهه هفتاد را به ياد دارند بهتر مي‏فهمند. تقريبا در هيچ زمينه‏اي اثر يا انديشه نوي ندارد و هيچ مسئله مهمي را به جاي مطلوبي نرساند. اينها از عضمت روحي او نمي‏كاهد ولي بدانيد كه آنگونه كه درباره علم و انديشه او مي‏گويند نبوده است. داستاني دارد اين اسطوره پردازي‏هاي ما
    به هم ريخته ام و خيلي خسته و معترض. و بهترين آرام كننده ي اين روزهاي تاريك من آشنا شدن و شناختن هرچه بيشتر اين چنين افراديست...راه خيلي تاريكه!!!
    من هم نخستين واژه اي كه باشنيدن نام محمدتقي جعفري به ذهنم مي‏رسد انديشه و تفکر است

    سلام

    ممنون كه سرزديد و نظر داديد...

    روح علامه نيز شاد...

    اما مي خواستم بگم امروز ديگر نيازي به تفكر نيست...

    يك نفر بطور مطلقه در تمامي امور فكر مي كند و كافيست تازه از سرمان هم زياد است... بقيه بايد فقط و فقط تقليد كنند و مدح گويند و ثنا...

    ممنون ! خيلي دلچسب بود.با انكه حزني عظيم در پشت آن خود مينماياند. حزني كه در سوگ تفكر مي گريست.

    مي گفت : يک شب خانمي زنگ زد گفت :ما در محله شما زندگي مي کنيم . شوهرم سيگاري است هر وقت مي گويم : مرد سيگار نکش مي گويد : جعفري چرا مي کشد . با خودم گفتم ممد تقي ، اسوه ي کليمي ها شدي . آن شب بعد از عمري سيگار را ترک کردم .