• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : ماجراي فرهنگ ما
  • نظرات : 2 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    من هم ترجيح مي دم مثه حافظ بگم :

    گفتگو آيين درويشي نبود ورنه با تو ماجراها داشتيم

    اما بعد...

    درد بسيار و مجال اه گفتن نيست واي

    چه ماجرا ها كه در زير پوست اين شب به سنگ تبديل مي شود..

    + پويا 
    گفتگو كجا بود حامد جان! اينها مسئله شان اين است . بودن خودشان و نبودن مخالف.
    + سياوش روستا 

    سلام. گمان ميكنم از قضا مشكل ما اين است كه حتي در فرهنگمان هم از گفت و گو چنانكه بايد هواخواهي نشده است. آن شعر حافظ هم كه صراحتا ميگويد گفتگو آيين ما نيست. البته ايشان منظورش گفت و گوي اصطلاحي شما نيست. اصلا اينكه در فرهنگ ما فلان چيز هست نميدانم منظور چيست. اگر واقعا در فرهنگ ما هست پس اين خلق و خوي از كيست؟

    و چنانكه جناب طاهري گفته، ما در عمل مشكل داريم. بزرگان ديني ما هم چندان اهل گفت و گوي اصطلاحي نبوده اند. اين نظر من است. شايد اشتباه باشد. قرآن كريم هم ممكن است كه در اين آيه چنين گفته ولي صد جاي ديگر مطالبي دارد خلاف گفت و گوي اصطلاحي شما. حالا يك آيه كه آن هم معنايش مشكوك است پيدا كرده ايد و زده ايد توي تابلو! به هر حال ممنون از مسئله مهمي كه طرح كرديد.

    حامد جان، مشكل اينجاست ـ يعني يكي از مشكلات اينجاست ـ كه همين امثال آقاي ديناني با اينكه ادعاهاي قشنگ و شيريني دارن، ولي در عمل غالباً پايبند قواعد گفت و گو نيستن. من بارها توي جلسات سخنراني، دفاع از پايان نامه و برنامه هاي تلويزيوني ديده م كه ايشون با غيرمنطقي ترين و ناجوانمردانه ترين روشها مخالفان خودشو چِزونده. به نظرم گفت و گوي واقعي رو در منش امثال مصطفي ملكيان پي گرفت.

    اين ساز خاموش نيست

    نسيم نت هاي خاص بهاري ست

    كه به گوش هر كسي آشنا نيست

    جز مرد عمل بودن تا خود صبح

    كه هم چنان به تازه ها مي انديشد از رونق گذشت ها

    + بابايي 

    ستون‏ اصلي اما نامرئي جامعه فرهنگ است و ستون فرهنگ گفتگو است و ركن گفتگو، پذيرفتن اين نکته ساده است که همه‌چيز را همگان دانند

    + عارفي 

    گفتمان نوعي ارزشگذاري به ديدگاه ديگران است.

    مانا باشيد

    + ريحانه 

    سلام الان دولتمردان ما بز براشون تو بورسه اونهم از نژاد اخفش

    ميفرمان

    سرشما وآستان حضرت ما/بذاريد هرچه برسرتان ميرود اراده ء ما