سلام. گمان ميكنم از قضا مشكل ما اين است كه حتي در فرهنگمان هم از گفت و گو چنانكه بايد هواخواهي نشده است. آن شعر حافظ هم كه صراحتا ميگويد گفتگو آيين ما نيست. البته ايشان منظورش گفت و گوي اصطلاحي شما نيست. اصلا اينكه در فرهنگ ما فلان چيز هست نميدانم منظور چيست. اگر واقعا در فرهنگ ما هست پس اين خلق و خوي از كيست؟
و چنانكه جناب طاهري گفته، ما در عمل مشكل داريم. بزرگان ديني ما هم چندان اهل گفت و گوي اصطلاحي نبوده اند. اين نظر من است. شايد اشتباه باشد. قرآن كريم هم ممكن است كه در اين آيه چنين گفته ولي صد جاي ديگر مطالبي دارد خلاف گفت و گوي اصطلاحي شما. حالا يك آيه كه آن هم معنايش مشكوك است پيدا كرده ايد و زده ايد توي تابلو! به هر حال ممنون از مسئله مهمي كه طرح كرديد.