• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : يك پست تكراري
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     


    همه عالم هاي ديني اين طور نيستن مهندس!

    اونا متخصص هاي دينيند حالا ممکنه بينشون 4 تا از اينا که شما ميگي پيدا شن

    هميشه همين طوره مثل اينه که همه مهندسا به خاطر يه مهندس قلابي محکوم بشن

    نه؟؟؟!!!

    + سحر 

    سلام

    ببخشيد يعني مثلا حالا كه زندگي ما مجموعه اي از نيازهاست مثلا به مكانيك نياز داريم به عالمي كه مثلا مهندسي برق خونده باشه يا كسي كه پزشكي خونده باشه تا براي سوالها ونيازهاي مختلفمون بهش مراجعه كنيم بايد بگيم چون پزشكه در مورد مكانيكي تخصص نداره حكمش نافذ نيست يا عالم قابل قبولي نيست .

    سلام/بسيار مثال جالبي بود/با اجازتون به اسم خودتون در پارسي يار ميذارمش... :)
    چقدر چاي شيرين درست کردن سخت است !
    + م.ي 

    نتيجه اخلاقي چاي خوردن!

    جالب بود.

    سلام
    شايد نشه قبول كرد كه حكمي كه مي‌ده نافذ نيست اما اينكه عالم خوبي نيست رو مي‌شه قبول كرد. فقاهت خيلي نيازي به اخلاق نداره.

    ذکر در فضاي مجازي هم شيريني و تلخي چاي شيرين را دارد.
    زيبا بود

    به پدر عزيزمان بگوييم :
    پدر عزيزم روزت مبارک . به سايه ات بر روي سرم تا ابد نياز دارم .
    روز ميلاد مولود کعبه بر همه مسلمين مبارک باد .
    + يك دوست 

    غزلي در فضائل بي شمار يک شاعر بي ادعا "استاد سيد صابر موسوي" تقديم او که بسيار بزرگتر زمانه ي خود است:

    اي آسمان ابري بي همزبان
    درياي بيکرانه آتش به جان
    صابر ترين تلاقي لبخند و درد!
    اي خنده ات عيان و سرشکت نهان
    اين "بغض دير سال تو " اندوه توست
    دردي وراي حد زمان و مکان
    عرشي چنان ملائکه الاقربين
    موسي صفت اسير در اين خاکدان
    مغرور و سربلند چو کوهي سترگ
    آرام و دردمند چو آتشفشان
    يک عمر سر به زير چنان آبشار
    يک عمر سربه راه چو رودي روان
    تنهايي تو درد کمي نيست !! هست؟
    تنهايي تو درد کمي نيست ! هان؟
    تنهايي تو يک غزل کهنه است
    هربيت آن به وسعت هفت آسمان
    در خلوت تو کاش مرا راه بود
    اي کاش راه بود مرا در جنان
    هر چند گفتم از تو و از فضل تو
    يک قطره بود گفتم از آن بيکران

    اما اين خبرم بدم که دوستان مي تونن مجموعه غزل بسيار زيباي اين شاعر دوست داشتني رو به نام "بغض دير سال من" از کتابفروشي انجمن شاعران واقع در خيابان انقلاب پاساژ فروزنده تهيه کنن


    توي داستان پينوکيو شهري بود به نام شهر احمقها. اينها اول آرد را ميبلعيدند و بعد آب ميخورند و بعد مي ايستادند رو به روي بخاري.
    تمثيل گويا و قابل استفاده بود.

    شنيدي به يکي ميگن با خاله نميشه ازداج کرد! الا و لابد طرف قبول نمي کنه و زير بار نميره ميگه امکان نداره. ميگن چرا؟ ميگه باباجان ما ازدواج کرديم سه تا هم بچه داريم کي ميگه نميشه!!

    چه هزينه اي پشت سر اين نان نهفته

    تا اين نان به كدامين سفره هزينه شود...

    + موسوي 
    سلام چه مثال قشنگ وملموسي زديد .
    + عارفي 

    مهمتر از داشتن اين مواد و لوازم، دم کشيدن چاي است که طعم آن را متفاوت مي کند و آن وقت است که مي فهميم کار هر کس نيست خرمن کوفتن
       1   2      >