• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : دزد مال خويشيم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خانه ي دوست کجاست؟

    در فلق بود که پرسيد سوار.

    آسمان مکثي کرد.

    رهگذر شاخه ي نوري که به لب داشت

    به تاريکي شن ها بخشيد

    و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:

    نرسيده به درخت،

    کوچه باغي ست که از خواب خدا سبزتر است