انسان مردن با دين ضديت ندارد. خيليها در اين عالم دين دارند و با آن آرامش مي يابند. اما اين در امور شخصي است. حتي قرآن هم هرقدر بخواهيد جلوي تاويل را بگيريد خالي از تاويل و اختلاف در تفسير نمي ماند. امروزه دانسته ايم كه حتي ترجمه هم نوعي تاويل و تفسير است و ممكن است براي يك آيه ترجمه ها موجود باشد. انسان مدرن براي چنين جاهايي راه توافق و قرارداد را پيش كشيده است. يعني وقتي ميخواهد با ديگران زندگي كند بايد با آنها توافق كند و قراردهايي را به امضا برساند. روشن است كه براي چنين قراردادهايي طرفين بايد با هم هماهنگ شوند. يعني از برخي خواسته هاي و برداشتهاي خود كوتاه بيايند. بنابر اين حتي اگر بخواهيم فقط به قرآن عمل كنيم و سنت را در حد تشريح نگاه داريم، نيازمند توافق و قرارداديم.
حقيقت چيست؟ واقعيت چيست؟ كي ميداند؟ براي چيزي كه نه تو ميداني كجاست و نه من، بايد از چه راهي برويم؟ راهي نيست جز تضارب آرا و همفكري و قرارداد.