بازخواني تاريخ معاصر از ضروريترين كارهايي است كه اين روزها بايد همه را مشغول خود كند. متأسفانه كتابهاي مستقل و بيطرف در ايم سه دهه اجازه نشر نيافتند يا كمتر منتشر شدند. درباره مصدق برخي به پارهاي تصميمات غلط او تكيه ميكنند و ميخواهند همه حق او را ناديده بگيرند يا به سبد افتخارات ديگران بريزند. اينها همان كساني هستند كه تا الان اجازه ندادهاند حتي يك كوچه در ايران به نام مصدق نامگذاري شود. اين همه نفرت و وحشت از مردي كه بزرگترين خدمت را به اقتصاد ايران در 100 اخير كرده است بيدليل نيست. مصدق، نماد جريان ريشهداري است كه در آن تدين و مسلماني هست اما اسلام وسيلهاي براي قبض و بسط حكومت نيست.
اين هم كه گقتهايد روحانيت او را تا آخر تنها نگذاشتند، ظاهرا درست نيست. روحانيت و حزب توده حمايت خود را در حساسترين روزها از مصدق برداشتند و او را دستبسته تحويل زاهدي دادند. براي من مصدق، مهمترين و پاكترين و شريفترين سياستمدار همه دورانهاي تاريخ سياسي ايران است، چيزي در حد اميركبير و يك نفر ديگر.