• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : گزارش روزانه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 24 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + سپيد 
    بسيار غريب و دلتنگ کننده؛
    شب؛وقتي ميخوابم دلتنگي هاي واقعي و خنده هاي الکي را با خود ميبرم ...شايد در نا کجا آبادي جايشان گذاشتم...
    شما رو لينک کردم...
    + ؟؟؟ 

    سلام
    هنوز خستگي سفر از تنتون به در نشده؟
    خوب يه چيزي بنويسين
    منتظر نوشته هاي قشنگتون هستيم

    + روح الله 

    salam

    shab khosh

    + زخمه ارغنون 


    سلام

    در ميقات رب کريم براي دلتنگي هاي خودماني مان مي گريم...

    شايد صداي ناله اي ديگر را بشنوم....

    + مجيد 
    تعطيله ديگه؟ فيشا رو کشيدي از بيخ؟
    + م.ي 

    + سلام 

    گرچه نبايد بر ديگران خرده گرفت و اصلا مگر ما کي هستيم که قرار بر رضايت ما باشد اما نبايد قلبمان بي خيال زشتيها باشد.

    راستي از اونور هم بنويس

    خوشحال ميشيم

    پاسخ

    اين ور نوشتم اما فقط روي كاغذ. آخرش هم بي خيال شدم و به سازخاموش نياوردمشان. بيشتر خودم مشتاق بودم كه از اينجا چند يادداشت بنويسم ولي نشد. حالا هم كه پاسخ مي دهم چند ساعت به پرواز برگشت مان مانده است. شايد در وطن چيزهايي نوشتم شايدم اصلا نه! در كل دل و دماغ درست حسابي ندارم.
    + نگار 
    اين روزها شادي کمياب است .

    + طاهري 


    ... ولي دل به پاييز نسپرده ايم.

    سلام

    + خانوم خانوما 


    سلام

    ندانستن بزرگترين نعمت است وقتي درد مردم را مي داني بيشتر

    درد مي کشي اما همين که مي گي ما شاکريم

    + رامک 
    زندگي همه مان همين شکلي شده است.
    + سياوش روستا 
    به نظرم بايد عادت کرد چون اينجا ايران است. اين يک. اما من هم با اين عبارتت نميتوانم کنار بيايم: "دخترکان رنگارنگ و پسرهاي کج و معوّج از کنارمان رد مي‏شوند و نگاه‏هاي زشت بين‏شان آزارم مي‏دهد" مگر توقع داري دخترکان همه يکرنگ باشند؟ اين دخترکان با آن پوشش چند لايه ي پلاستيکي آن هم توي گرماي 45 درجه! بايد چقدر خودشان را بپوشانند تا ما راضي شويم؟ به نظرم تعبير درستي نيست: پسرهاي کج و معوج! بايد چه کنند تا راست شوند؟
    پاسخ

    مثل اينکه بايد به توصيه هادي جان عمل مي کردم و اين عبارت را هم "عمل" مي کردم. منظور بنده خرده گرفتن به دخترکان و پسرکان نيست. اصلا قرار نيست ما راضي شويم. مگر ما کي هستيم؟ منظورم زندگي انسان ها بود که در لا به لاي اين رنگ ها هدر مي مي رود. وگر نه ما را به رنگ و لعاب مردم چه کار؟
    + حاير کربلا 
    عزيزم دلمو خون کردي
    بميرم برات
    + شغاد 
    سلام
    انقدر حالتون خراب بود كه به ما هم كه اين ور نشستيم منتقل شد.
    چي‌بگم؟
    + ه.ج.الف 
    يادت رفته اون شادي و نشاطي که مسولين تدارک ديدن تا زندگي‌ماها شاد باشه بگي.
       1   2      >