• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : گزارش روزانه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 24 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + بهرام 
    «و نگاه‏هاي زشت بين‏شان آزارم مي‏دهد.»
    از گرسنگان نگاهي بجز نگاه حريصانه توقع داري؟ و چه حيف که به نگاه هاي آزمندانه و حريص، که طبيعي گرسنگي و محروميت است نام "زشت" دادن.
    پاسخ

    گناه اين زشت بودن را به گردن صاحب نگاه ها و هدف نگاه ها نمي اندازم. اين شرايط است که موجب به وجود آمدن اين زشتي ها شده است؛ شرايطي که تمام نوشته از آن گلايه دارد.
    + بهرام 
    قضي? چاي شيرينِ پست قبلي ات دقيقا در همين نوشته ات هم جاري ست. همچنان که نميتوان با سه عنصر مجزاي چاي و آب و شکر، چاي شيرين داشت، تو نيز بعنوان يک انسان مدرن و امروزي، ترکيبي هستي از "انسان اجتماعي"، "انسان فردي" يعني براساس اجتماعي بودنت درست از که از درد ديگران رخ نگرداني، اما بر اساس انسان فردي بودنت، نبايد بگذاري که اين دردهاي ديگران تو را با خود ببرد. حتي خودِ آن ديگران هم بناچار درگير اين دردها شده اند و داوطلبانه تن بدانها نداده اند. اين است که بايد بداني اين اجزا را چگونه در کنار هم قرار بدهي تا بتواني خودت را انسان بنامي و تازه بگذريم که اجزاي ديگري مانند "انسان طبيعي" و غريزي که بايد حرمت او هم رعايت گردد.
    انسان کمتر از چاي شيرين نيست.
    + عارفي 


    چقدر شبيه همند آدم ها/

    شنيده ها و ديده ها و دردها و حتي لبخندهايمان همه از سر يک درد است انگار

    + مرتضي 
    هواي خانه دلگير است رفيق!
    + سلام 

    1. برداشت موسوي

    2. برداشت من:

    در دايره پرگار ما نقطه تسليميم؛

    اين است جهان بينيِ نه من و نه تو

    به همين خاطر از مقاله خودمان هم دلمان ميگيرد

    از تهيه پول تخم مرغ و روغن هم دلمان ميگيرد

    احتمالا اين جهان بيني درست باشد
    من اينجا بس دلم تنگ است ...
    + موسوي 
    دلهاي گرفته کعبه هاي درونند وطواف کردني
    + م.ي 
    اينجا مدتهاست هوا گرفته است.
    قرار بيقرار ما رميده شد به بوي تو....
     <      1   2