1. از اينکه دير خدمت رسيدم عذر ميخواهم
2. فرمودهايد:
هيچکدام از دانشمندان و متفکران طراز اول علوم ديني تقلا و اصراري براي حفظ قرآن نداشتند.
طرح اين مطلب به منزله قبول حجيت فعل علما است که از نظر علمي مردود است و ظاهرا خود شما هم ملتزم به آن نيستيد.
3. فرمودهايد:
تفکر در دين، بهرهمندي از معارف ديني و تعمق در معناي متون ديني، هيچ نيازي به حفظ بودن کتاب وحي ندارد.
فکر ميکنم اگر بگوييم: "تفکر در دين، بهرهمندي از معارف ديني و تعمق در معناي متون ديني، مقدار نياز انسان به حفظ کتاب وحي را به طور طبيعي فراهم خواهد نمود و ضرورتي ندارد حفظ قرآن برنامه مستقلي داشته باشد" بهتر است.
4. فرمودهايد:
اگر قرآن براي نورافشاني هم آمده باشد، به يقين چراغهايي جز واژههايش دارد.
پيشنهاد من اين است که بگوييم:
چراغ قرآن واژههاي آن است اما اگر کسي به چراغ پرنوري خيره شود کور خواهدشد.
البته قرآن حقيقت نور است براي کسي که به دنبال بهره برداري از آن نور شود. و واژه هاي آن تنها آينه انعکاس اين نورند.
5. فرمودهايد:
خداوند آخرين فرستادهاش را با نشانهاي از جنس کتاب و سخن به ميان مردمان فرستاد؛ نه با يد بيضاء و دم حيات بخش.
اين که قرآن مهمترين آيت الهي از مسير نبوت پيامبر اکرم ص بود نبايد ما را از ساير معجزات ايشان و کارآييهاي آنها در جايگاه خود غافل نمايد.