اطراف ما اتفاقاتی میافتد که ذهن ما، بیشتر سراغ اصل واقعه و نتایج خوب یا بد آنها میرود. اما گاهی اوقات بیش از آنکه اصل جریان یا اتفاق، مهم باشد؛ زمینه به وجود آمدن واقعه ارزش بحث پیدا میکند؛ حتی خیلی بیشتر از خود اتفاق.
اینکه فیلمی بعد از کسب مجوز، لغو مجوز شود زیاد مهم نیست. اینکه فیلم ملغی، مال یکی از بهترین کارگردانان کشورمان باشد؛ زیاد مهم نیست. اینکه برای اولین بار در تاریخ سینمای خودمان شاهد چنین "تصمیمی" باشیم؛ بازهم زیاد مهم نیست. حتی دلیل لغو مجوز فیلم "جدایی نادر از سیمین" که فقط به زبان آوردن چند "آرزو" است؛ باز هم مهم نیست.
این روزها بیشتر اظهار نظرها و یادداشتها در مورد لغو امتیاز فیلم اصغر فرهادی، دور و بر اصل اتفاق میچرخد. اما ظاهرا یک نکته پوشیده مانده که به نظرم بسیار مهمتر از لغو مجوز این فیلم و حتی دلیل لغو مجوز است. قبلا وقتی تصمیم گرفته میشد که کسی را به خاطر بیان "حرفهای ناجور" تنبیه کنند یا دستآخر حذف کنند؛ از راههایی وارد میشدند که لااقل در ظاهر، دلیل حذف، چیزی غیر از حرف ها و موضع گیریهای خارج از موضوع، جلوه کند. اما امروز دیگر نیازی به این ظاهر سازیها نیست. چون "ما بطور کلی به سمتی میرویم که روشهایمان کاملا آشکار و شفاف باشد" ونیازی به تحمل کردن "دیگران " و تعارف کردن با خودمان و "دیگران" نیستیم. کاملا "شفاف" و بدون نیاز به "پنهانکاری" کسانی را که حرف های "ناجور" بزنند حذف کنیم. به نظرم این شفافسازی خیلی مهم تر از آن لغو و دلیل لغو است.