• وبلاگ : ساز خاموش
  • يادداشت : صاحب ذوق كيست؟
  • نظرات : 4 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام. 1. با شما موافقم. اما اجتهاد در چه؟ در فقه؟ در فلسفه؟ در كلام؟ در چه؟ از ظاهر كلامتان بر ميآيد كه مجتهد در فقه. چون معمولا كلمه مجتهد را براي فقيه به كار ميبريم كه البته متاسفانه غلط است. اما باز متاسفانه مجتهدان ما هم آب را از سرچشمه دست ما نميدهند. وحي بر آنها كه نازل نشده. آنها هم گرفتار شاكله هاي ذهني و بيروني خودند. به نظرم بايد بر شرطهايتان چيزهايي را بيفزاييد.

    2. اما در كل فكر ميكنم اين مسئله كه شما مطرح كرده ايد اگر چه شايان بررسي است ولي مشكل فعلي ما نيست. مردم كمابيش اسلام را ميشناسند. منظورم مردم خودمان است. گوهر دين را ميدانند چيست. مردم خود چيزهايي را بر اثر شرايط زمان و وضعيت اجتماعي سياسي خود درك كرده اند و تقريبا ميدانند كه اسلام چيست و خداي اسلام كيست و از انسان چه ميخواهد گمان ميكنم مردم بر اثر تجربه و آزمون و خطا زوايد دين را كنار زده اند و در اين دوره يكي از كاملترين تصويرها را از دين در ذهن دارند.

    3. فعلا مردم ما يك كيلو گوشت ميخواهند و دو كيلو ميوه و چند دانه خرما و يك سرپناهي كه ماهيانه همه درآمد خود را پاي آن ندهند و اين اجازه كه بتوانند حرف دل خود را آزاد بزنند و در همان حال امنيت هم داشته باشند. اين مشكل مردم ماست. ممنون

    پاسخ

    1. سخن در مقام توضيح مجتهد نبود. از اين رو به ترکيب مجتهد به معناي واقعي اکتفا کردم. به يقين شروط مذکور کافي نيستند. 2. با اين مسئله که ما و مردم دين را شناخته ايم به شدت مخالفم. اگر هم شناخته ايم برداشتي عکس از حقيقت است. وگرنه اوضاع ما اکنون بهتر ازين حال بود... 3. ادعا ندارم که مهمترين مشکل را گفته ام. ما به حد کافي مشکل داريم.